English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (6967 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
presentability U قابلیت ارائه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
interoperability U قابلیت همکاری با قسمتها یایکانهای دیگر قابلیت تعمیم کار یک یکان
range resolution U قابلیت رادار برای تعیین مسافت اشیای مختلف قابلیت تفکیک بردی
airmobility U قابلیت حمل به وسیله هوارو قابلیت تحرک هوایی
elasticity U خاصیت فنری قابلیت ارتجاع و خم شدن قابلیت انعطاف
flotation U قابلیت شناوری یک خودرو قابلیت غوطه وری در اب
electromagnetic compatability U قابلیت انطباق الکترومغناطیسی قابلیت کارهماهنگ الکتریکی
swimming capability U قابلیت شناوری یا غوطه وری در اب قابلیت عبور از اب
serviceability U قابلیت استفاده مجدد قابلیت به کار بردن
commensurability U قابلیت قیاس قابلیت اندازه گیری
accession U قابلیت دسترسی قابلیت اجرا و انجام
ductility U قابلیت کشش قابلیت تورق
reflectance U قابلیت بازتاب قابلیت انعکاس
strain hardenability U قابلیت سخت گردانی کششی قابلیت سخت گردانی تغییربعدی قابلیت سخت گردانی سرد
p display U ارائه پی
c scan U ارائه سی
m display U ارائه ام
m scan U ارائه ام
presentment U ارائه
n scan U ارائه ان
exposures U ارائه
p scan U ارائه پی
c display U ارائه سی
ppi scan U ارائه پی پی ای
exposure U ارائه
h scan U ارائه اچ
j scan U ارائه جی
h display U ارائه اچ
g display U ارائه جی
f scan U ارائه اف
k display U ارائه کی
k scan U ارائه کی
l display U ارائه ال
f display U ارائه اف
exposal U ارائه
d scan U ارائه دی
production U ارائه
productions U ارائه
l scan U ارائه ال
g scan U ارائه جی
d display U ارائه دی
j display U ارائه جی
n display U ارائه ان
exhibitions U ارائه
range bearing display U ارائه بی
presentation U ارائه
presentations U ارائه
representation U ارائه
representations U ارائه
displaying U ارائه
display U ارائه
adductor U ارائه
exhibition U ارائه
shew U ارائه
displayed U ارائه
b display U ارائه ب
displays U ارائه
b scan U ارائه ب
offering U ارائه
misrepresentation U بد ارائه نمودن
represented U ارائه کردن
represent U ارائه کردن
represents U ارائه کردن
misrepresentation U بد ارائه دادن
produced U ارائه دادن
productions U ارائه ساخت
produces U ارائه دادن
production U ارائه ساخت
presentation U ارائه عرضه
produce U ارائه دادن
bring forward U ارائه دادن
presentations U ارائه عرضه
showings U ارائه اشکارسازی
showing U ارائه اشکارسازی
presenting U ارائه دادن
renderer U ارائه دهنده
tendered U ارائه دادن
tender U ارائه دادن
offers U پیشکش ارائه
offered U پیشکش ارائه
offer U پیشکش ارائه
renderable U قابل ارائه
profert U ارائه سند
showed U ارائه نمایش
show U ارائه نمایش
shows U ارائه نمایش
tendering U ارائه دادن
knuckle under <idiom> U ارائه دادن
give U ارائه دادن
hold forth U ارائه دادن
gives U ارائه دادن
put in U ارائه دادن
presents U ارائه دادن
presented U ارائه دادن
present U ارائه دادن
giving U ارائه دادن
tenderest U ارائه دادن
submit U ارائه دادن پیشنهادکردن
submitted U ارائه دادن پیشنهادکردن
forthcoming U اماده ارائه دادن
submitting U ارائه دادن پیشنهادکردن
puts U ارائه یا توضیح دادن
submits U ارائه دادن پیشنهادکردن
documentation U ارائه اسناد یا مدارک
putting U ارائه یا توضیح دادن
to produce testimony U مدرک ارائه دادن
lead proof U ارائه دلیل کردن
probation U ارائه مدرک ودلیل
presenting bank U بانک ارائه کننده
producing U اقامه ارائه کردن
probational U ارائه مدرک ودلیل
put U ارائه یا توضیح دادن
devil's advocate <idiom> U [ارائه استدلال مخالف]
exhibiting U ارائه دادن ابراز کردن
forthcoming <adj.> U آماده به ارائه [نزدیک به تحقق]
to put in U منصوب کردن ارائه دادن
exhibit U ارائه دادن ابراز کردن
imageing model U روش یا مدل ارائه تصاویر
renders U ارائه دادن ترجمه کردن
rendered U ارائه دادن ترجمه کردن
render U ارائه دادن ترجمه کردن
contract for supply U قرارداد جهت ارائه کالا
porrect U منبسط کردن ارائه دادن
propone U پیشنهاد کردن ارائه دادن
propound U پیشنهاد کردن ارائه دادن
propounding U پیشنهاد کردن ارائه دادن
propounds U پیشنهاد کردن ارائه دادن
exhibited U ارائه دادن ابراز کردن
exhibits U ارائه دادن ابراز کردن
alleging U دلیل اوردن ارائه دادن
alleges U دلیل اوردن ارائه دادن
allege U دلیل اوردن ارائه دادن
forthcomming U اماده برای ارائه کردن
Application may be filed by ... U مهلت ارائه تقاضا نامه تا ... است.
subsequent filing [application, documents] U ادا کردن پس از ارائه درخواست نامه
produces U اقامه کردن ارائه دادن سند
submits U واگذار یا تفویض کردن ارائه دادن
submitting U واگذار یا تفویض کردن ارائه دادن
submitted U واگذار یا تفویض کردن ارائه دادن
submit U واگذار یا تفویض کردن ارائه دادن
produce U اقامه کردن ارائه دادن سند
produced U اقامه کردن ارائه دادن سند
puts U ارائه دادن دراصطلاح یاعبارت خاصی قراردادن
To submit something to someone. U چیزی را به کسی تسلیم کردن (ارائه دادن )
putting U ارائه دادن دراصطلاح یاعبارت خاصی قراردادن
put U ارائه دادن دراصطلاح یاعبارت خاصی قراردادن
money player U ارائه کننده بهترین بازی درموقعیتهای دشوار
project U ارائه دادن بیرون زدن پیش امدن پروژه
projects U ارائه دادن بیرون زدن پیش امدن پروژه
projected U ارائه دادن بیرون زدن پیش امدن پروژه
We would appreciate it if you could provide us with some information about ... U ما سپاسگزار می شویم اگر اطلاعاتی در باره ... به ما ارائه کنید.
sidekick U تقویم ملاقات وشماره گیر خودکار تلفن ارائه میدهد
sidekicks U تقویم ملاقات وشماره گیر خودکار تلفن ارائه میدهد
society of certified processors U سازمانی که علائق و خواستههای متخصصین تایید شده کامپیوتر را ارائه میدهد
performance monitor U برنامهای که سطوح خدمات ارائه شده توسط یک سیستم کامپیوتری را پی گیری میکند
scopolamine U ی که با تزریق این ماده وامثال ان گرفته شده باشدقابل ارائه به دادگاه نیست
proof of debt U سندی که از طرف بستانکار شخص ورشکسته یامتوفی یا شرکت در حال تصفیه ارائه میشود
competence U قابلیت
qualification U قابلیت
ability U قابلیت
skill U قابلیت
contemptibility U قابلیت
solubility U قابلیت حل
solvability U قابلیت حل
eligibility U قابلیت
habilitation U قابلیت
abilities U قابلیت
susceptibility U قابلیت
competence U قابلیت
capability U قابلیت
credential U قابلیت
capacities U قابلیت
capacity U قابلیت
adaptability U قابلیت
fitness U قابلیت
word-perfect U یک کلمه پرداز سریع که درچندین نسخه ارائه شده و به کامپیوتر مورد نظر بستگی دارد
word perfect U یک کلمه پرداز سریع که درچندین نسخه ارائه شده و به کامپیوتر مورد نظر بستگی دارد
how about <idiom> برای ارائه پشنهاد یا جویا شدن نظر دیگران در مورد چیزی یا کاری استفاده می شود
inheritability U قابلیت توارث
throughput U قابلیت عبوردهی
inflammability U قابلیت اشتعال
tolerability U قابلیت پذیرش
trafficability U قابلیت عبور
trannlatability U قابلیت ترجمه
trannlatability U قابلیت انقال
transmissibility U قابلیت فرستادن
transmissibility U قابلیت انتقال
inaptly U با عدم قابلیت
stretchability U قابلیت بسط
tenability U قابلیت نگهداری
intelligibility U قابلیت فهم
suability U قابلیت تعقیب
survivability U قابلیت باززیستی
swivelling feature U قابلیت نوسان
tactility U قابلیت لمس
conviviality U قابلیت امیزش
tensibility U قابلیت کشش
tensility U قابلیت کشش
availability U قابلیت اجرا
interpretability U قابلیت توجیه
interpretability U قابلیت تفسیر
Recent search history Forum search
1آسیب شناسی مولفه های موثر بر تحکیم بنیان خانواده و ارائه راه کارهای مدیریتی
3midas touch
1از لحاظ دستوری امکانش هست که ترجمه کاملتری ارائه شود؟
1Regarding the forthcoming presentation,
1• What is Data Preparation. That is the diffrents between the Dimensional modeling and third-normal-form (3NF) modeling? Answer 6 - The data presentation area is where data is organized, stored, and m
1Otherwise, throw in a rimshot hit every now and then
0نحوه کار با نرم افزار waze
0 دستگاه یو پی اس چیست و چه وظیفه ای در سازمان دارد؟
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com